خدا تنهاست





هر گاه تنهایی ات را به فریاد درونت می سپاری و مرا می خوانی تا یاریت کنم...

هر گاه صدای خاموش  قلبت را به سوی درگاهم روانه می سازی...

فرشته های من به رویا میسپارند خواهش یک لحظه فریاد تو را، که ایکاش میتوانستند دمی نیایشت را به تجربه آورند!!!

از چه غمگینی؟؟؟

دل سپرده بودنت را تاب نمی آوری؟؟؟

میهراسی؟؟؟

به آغوشم بسپار هراست را، تا تو را با خود به مزرعه خلقت ببرم و داستان عاشق شدنم را برایت زمزمه کنم...

...و من آفرینش را دیدم! خلق همه هستی را...

دیدم خداوند به ذوق نشسته است این آفرینش را و همه کائنات را به پایمان به سجده عشق در آورده است! دیدم اما، شیطان سجده نکرد و خداوند بر سر اینکه میتواند ما را عاشق خودش کند با او مدارا میکند، آنقدر که همان اندازه به او قدرت میدهد درست مثل خودش...

من خداوند را میبینم پشت پنجره تنهایی اش، منتظر دستان بی تردید ماست تا به لبخندی، دلربایی اش را درک کنیم و پنجره را به سوی نگاه بی انتهای خواستنش بگشاییم!!! من دیدم اما، آدمها پر از غرورند و یکی یکی پنجره ها را می بندند...

دیدم که او عاشقانه عشق میورزید و هر آینه به ما مشتاق بود و مشتاق تر...

دیدم که ما تکثیر شدیم، میلیونها سلول و هر کس در پی خود...

خداوند زمزمه کرد: من بر تک تک شما همان گونه عاشقم، که دیگریتان را!

ببین که هر کس به سویی میرود...

یکی در عشق خودش می ماند تا لحظه مرگ!

یکی اسیر دنیا و ظواهرش گشته...

و دیگری در عشق دیگری!

و تو آیا دیده ای که هر لحظه که بخواهید مرا، نباشم؟؟؟

دیده ای تلافی کنم یاد نیاوردنتان را؟؟؟

این همه خلقت...

و این همه تنهایی من...!!!

از چه غمگینی؟؟؟

من برای درک معنای عظیم عشق، درس اضافه ای بر تو مشق کردم و تو جسور بودی و خواستی که این درس اضافه را به تجربه بسپاری! به یاد داشته باش عاشق تنها به عشق ورزیدن است که عاشق میماند، نه به انتظار پاسخ معشوق!

 

معشوقان من، شاید همۀ عمرشان مرا به یاد نیاوردند و بگذارند درپشت درهای بسته نخواستنشان بمانم...


دریغا...


خدا چه عاشقانه...


چه بزرگوارانه تنهاست...!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
رفیق جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:51

چه متن عالی و تأثیر گذاری بود، تلنگر خوبی بود.

ام ابیه پنج‌شنبه 11 دی 1393 ساعت 18:43

خــــدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمی شود، تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد، با پای شکسته هم می توان سراغش رفت، تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمی دارد، تنها کسی است که وقتی همه رفتند می ماند، وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید، وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن.
خـــــــــــدا را برایتان آرزو دارم

ام ابیها پنج‌شنبه 11 دی 1393 ساعت 18:30

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﺸﮑﻨﻪ ...! ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﺴﺒﯽ ﻧﻤﺸﯿﻪ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ ...

*ﻣﺜﻞ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﺎ*

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﯾﺰﻩ ... ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺟﻤﺶ ﮐﺮﺩ ...

*ﻣﺜﻞ ﺁﺑﺮﻭ*

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺑﺨﻮﺭﯼ ... ﺑﺎ ﻫﯿﭻ چیزی ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺮﯾﺰﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ...

* ﻣﺜل ﻣﺎﻝ ﺑﭽﻪ یتیم*

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺪﺭﺷﻮ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ..

♡مثل پدرومادر♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ ...

♡ﻣﺜﻞ ﮔﺬﺷﺘﻪ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ پﻮﻟﯽ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺧﺮﯾﺪ ...

♡ﻣﺜﻞ ﻣﺤﺒﺖ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ..

♡ﻣﺜﻞ دوست ﻭﺍﻗﻌﯽ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ

♡ﻣﺜﻞ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﭼﺎپﻠﻮﺱ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ ...

♡ﻣﺜﻞ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻭﻧﻪ ...

♡ﻣﺜﻞ تاوان♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻠﺨﻪ ...

♡ﻣﺜﻞ ﺣﻘﯿﻘﺖ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ ...

♡ﻣﺜﻞ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﺷﺘﻪ ...

♡ﻣﺜﻞ ﺧﯿﺎﻧﺖ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﻪ ...

♡ﻣﺜﻞ ﻋﺸﻖ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻩ ...♡ﻣﺜﻞ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ♡

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﻔﺖ ....

♡ ﻣﺜﻞ .......♡

یه کسی همیشه هوامون روداره .......

♡ مثل خدا ♡

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.